در چنین فضایی نقش و جایگاه کارآفرینان به عنوان موتور توسعه ، حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی و توسعه یافته ، بسیار بارزتر ، حساس تر و اثر بخش تر از گذشته نزد دولت مردان ، سیاست گذاران و برنامه ریزان مطرح می باشد و به دلیل ارتباط تنگاتنگ خلاقیت و کارآفرینی ، بسیاری از کشورهای توسعه یافته مطابق شرایط ، امکانات و نظام ارزشی و اقتصادی خود اقدام به طراحی و اجرای نظامی تحت عنوان نظام ملی نوآوری نموده اند . درکشور ما نیز جهت اقدام دراین زمینه آشنایی با درک مفاهیم و تعایف از ضروریات اجتناب ناپذیر است. چرا که اولین مرحله برای توسعه موضوع کارآفرینی از سالهای 1950 به بعد درغرب مطرح شد ، همان مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها ، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوه های سریع پولدار شدن و تعاریف و نظریه هایی در این خصوص بوده که بعد از آن آموزش کارآفرینی در حوزه های مهندسی و بازرگانی و... مطرح شده و از سال 1970 به بعد دولت ها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاه های کوچک ، تشویق رشد شرکتهای کوچک و انجام تحقیقات درخصوص نوآوری های صنعتی علاقه مند شدند
مفهوم کارآفرینی ریشه در تفکر ، زیربنای فکری ، سطح تجزیه و تحلیل و زاویه دید دانشمندان مختلف از ابعاد مکاتب اقتصادی ، جامعه شناسی ، روانشاسی ، جمعیت شناسی ، مدیریت و ... دارد و این مفهوم به تدریخ دگرگون گردیده و تکامل یافته است.